دستکاری روانشناختی

منیپولیشن یا دستکاری روانشناختی

 

منیپیولیشن یا دستکاری روانشناختی

زینب شاهدی- مشاور ازدواج

شب از نیمه گذشته و شما با چشمان خواب‌آلود روی مبل توی حال نشسته‌اید و به در چشم دوخته‌اید. شامی که روی میز چیده‌اید هنوز آنجا دست‌نخورده باقی مانده، غذاها سرد و نوشیدنی‌ها گرم شده است. هم خسته هستید و هم عصبانی. بی‌حوصله در شبکه‌های مجازی می‌گردید تا بلکه چیزی سرگرم‌کننده پیدا کنید و فکرتان کمی آرام شود. یک بار دیگر شماره همسرتان را می‌گیرید. جواب نمی‌دهد. فکرهای مختلف توی ذهن‌تان بالا و پایین می‌رود و حال‌تان را خراب می‌کند. سعی می‌کنید جریان فکرتان را کنترل کنید و به هر شکلی که هست خودتان را آرام کنید. اما هر بار خاطره‌ای بد از گذشته توی ذهن‌تان جرقه می‌زند یا نگرانی عمیقی درباره آینده، دوباره همه چیز را به هم می‌ریزد.

بالاخره کلید درون در می‌چرخد و سایه همسرتان در آستانه در ظاهر می‌شود. شعله خشم به ناگهان در وجودتان زبانه می‌کشد، اما بلافاصله سعی می‌کنید با چند نفس عمیق فعلا خنثایش کنید تا ببینید چه می‌شود. همسرتان با لبخند وارد می‌شود، نگاهی به شما می‌اندازد، سلامی می‌کند و با خونسردی می‌گوید: «تو هنوز بیداری؟ چرا نخوابیدی؟» با چشمان گرد نگاهش می‌کنید. می‌خواهید از این همه خونسردی برآشفته شوید، اما چیزی در درون‌تان اجازه این کار را به شما نمی‌دهد – شاید همان لبخند مهربانانه‌ای که همسرتان در بدو ورودش تحویل‌تان داد.

آب دهان‌تان را قورت می‌دهید و می‌گویید: «منتظرت بودم. چرا گوشیتو جواب نمی‌دی؟» می‌گوید: «دیگه نزدیک بودم گفتم الان می‌رسم پیشت دیگه. چرا الکی جواب بدم برات پول بندازه.» گیج می‌شوید و نمی‌دانید چه بگویید. با صدایی که به سختی از ته گلویتان در می‌آید می‌گویید: «عصرم چند بار زنگ زدم. برای شام منتظرت بودم.» با حالتی که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده جواب می‌دهد: «آخی! ببخشید امروز ساعات کارمون خیلی طولانی شد، تعطیل که کردیم یکی از همکارا گفت همگی بیاید مهمون من بریم یه شام با هم بخوریم. دیگه رفتیم رستوران شام خوردیم. دستت درد نکنه به هر حال. تو شامتو می‌خوردی.»

شنیدن این‌که همسر خونسرد و بی‌ملاحظه‌تان این همه شما را معطل و نگران کرده تا با دوستانش خوش بگذراند، بالاخره جرقه‌ای را می‌زند که شما را مثل بمب منفجر می‌کند. با خشم و هیجان شروع به شکایت می‌کنید که اقلا می‌توانست به شما خبر بدهد و یا دست‌کم گوشی‌اش را جواب بدهد. همسرتان همان‌جا آرام می‌ایستد و خوب نگاه‌تان می‌کند، و بعد با لحنی منطقی و آرام اما با دلخوری می‌گوید: «اتفاق خاصی نیفتاده که انقد به خاطرش شلوغ کنی. امروز از صبح انقد فشار و استرس توی محیط کار رومون بود که یکی از همکارا وسط کار بیهوش شد و مجبور شدن بهش آب‌قند بدن. وقتی بالاخره کارا رو تموم کردیم همه یه نفس راحت کشیدن و انقد این رهایی مهم بود که براش جشن گرفتن! منم فکر کردم شرکت توی این جشن می‌تونه استرس‌های این روزهام رو کمتر کنه و باعث بشه بتونم وقت بیشتری رو با شماها بگذرونم. قبلا درباره شرایط سخت این روزهامون بهت گفته بودم و فکر می‌کردم می‌تونی شرایط منو درک کنی. فکر می‌کردم همسر من توی شرایط سخت همراه و پشتیبان منه. اما متاسفانه اشتباه می‌کردم.»

حس می‌کنید بغض گلوی همسرتان را گرفته و دیگر نمی‌تواند به صحبتش ادامه بدهد. مات و مبهوت سر جایتان می‌ایستید و هیجانات و احساسات متناقضی را درون خودتان احساس می‌کنید. اما یک احساس هست که بیشتر از همه درون‌تان را به جوش و خروش انداخته و آن، حس کشنده عذاب وجدان و احساس گناه است. از خودتان به شدت شرمنده شده‌اید. از این‌که چرا این‌قدر عجولانه قضاوت کردید و اینطور غیرمتمدنانه به همسرتان پرخاش کردید به شدت ناراحتید. همسرتان با دلخوری کیفش را روی زمین می‌گذارد، به اتاق خواب می‌رود و در را می‌بندد و شما را مات و یخ‌زده بر جا می‌گذارد.

چه اتفاقی افتاد؟ مگر نه این‌که همین همسر شما بود که ساعت‌ها بدون حتا یک پیام ساده شما را قال گذاشته بود؟ مگر همین شما نبودید که تا چند دقیقه پیش همه انرژی‌تان را جمع کرده بودید تا بتوانید منطقی به قضیه نگاه کنید و کاری نکنید که رابطه‌تان خدشه‌دار شود؟

آیا این سناریو برایتان آشناست؟ اگر این‌طور است، شما حتما مورد دستکاری روانشناختی یا منیپیولیشن قرار گرفته‌اید!

 

منیپیولیشن یا دستکاری روانشناختی چیست؟

منیپیولیشن (به معنای منفی آن) یعنی استفاده فریبکارانه از ابزار تاثیرگذاری برای دستیابی به خواسته‌های پنهان خود در رابطه با دیگران.

تعریف پیچیده‌ای است. بگذارید این تعریف را با هم کمی باز کنیم. در روانشناسی اجتماعی، مفهومی به عنوان تاثیرگذاری وجود دارد که می‌تواند با استفاده از ابزار مختلفی اِعمال شود. مثلا پزشکان با ابزار تخصص خود می‌توانند روی دیگران تاثیر گذاشته و آنها را به انجام کارهایی که برای سلامتی خوب است ترغیب کنند. سیاست‌مداران هم با استفاده از ابزار قدرت می‌توانند جامعه خود را به سمت انتخاب‌هایی که موردنظرشان است سوق دهند. در روابط شخصی، افراد می‌توانند به‌واسطه عشق و وابستگی بین خود روی هم تاثیر بگذارند.

تاثیرگذاری بر دیگران می‌تواند خوب یا بد باشد. وقتی از منیپیولیشن یا دستکاری روانشناختی در معنای منفی آن صحبت می‌کنیم، می‌گوییم این تاثیرگذاری فریبکارانه است؛ چرا که فرد به اصطلاح زیر و رو بازی می‌کند و به شکلی یک‌طرفه و برای دستیابی به اهداف و خواسته‌های شخصی خود تلاش می‌کند، به این قیمت که طرف مقابل قربانی و به اصطلاح فدای او شود. این فرد خواسته خود را به‌طور مستقیم و صادقانه بیان نمی‌کند، بلکه در پی این است که با بازی دادن یا همان دستکاری روانشناختی طرف مقابل، او را بدون آگاهی و اطلاع خودش به سمت تامین خواسته خود بکشاند.

 

چرا مردم از منیپیولیشن استفاده می‌کنند؟

استفاده از این استراتژی می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد. یکی از مهم‌ترین دلایل در استفاده از منیپیولیشن یا دستکاری روانشناختی، شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت است. دلیل مهم دیگر، قدرت‌طلبی و تلاش برای کنترل دیگران است. وقتی فردی در رابطه عاطفی تلاش می‌کند با منیپیولیشن به خواسته خود برسد، احتمالا از شخصیت قدرتمندی برخوردار نیست و در درون خود احساس می‌کند به اندازه کافی قدرت تاثیرگذاری بر طرف مقابل را ندارد تا بتواند به خواسته خود برسد. افرادی که صداقت و روراستی و یا جسارت کافی برای بیان خواسته‌های خود را ندارند معمولا از این راهکار برای رسیدن به خواسته‌هایشان استفاده می‌کنند. احساس ترس و امنیت ناکافی در رابطه یکی از شرایطی است که زمینه‌ساز منیپیولیشن یا دستکاری روانشناسی در روابط است.

علاوه بر این، افراد دچار اختلالات روانشناختی خاص بیشتر در پی استفاده از منیپیولیشن یا دستکاری روانشناختی دیگران هستند. سه اختلال شخصیت وجود دارد که مبتلایان به آن در استفاده از منیپیولیشن دست بالا را دارند: اختلال شخصیت مرزی، اختلال شخصیت خودشیفته، و اختلال شخصیت نمایشی. این اختلالات نقاط اشتراک زیادی با هم دارند، اما مهم‌ترین این نقاط اشتراک که زمینه را برای منیپیولیشن فراهم می‌کند، سه عنصر پایین بودن عزت‌نفس، توجه‌طلبی مفرط و نداشتن حس همدلی و درک دیگران است.

 

از کجا بفهمیم مورد دستکاری روانشناختی قرار گرفته‌ایم؟

نشانه‌های بسیاری وجود دارد که به شما اخطار می‌دهد احتمالا در معرض دستکاری روانشناختی قرار گرفته‌اید. از جمله این نشانه‌ها در روابط عاطفی می‌توان به این موارد اشاره کرد:

  • شما در رابطه با این فرد، احساسات شدید و متناقضی را تجربه می‌کنید. این احساسات لزوما منفی نیستند، اما به واسطه رفتارهای فرد مقابل و به‌طور مصنوعی در شما ایجاد شده‌اند.
  • مرتب به خودتان و قضاوت‌ها، حافظه، افکار و احساسات‌تان شک می‌کنید و خودتان را زیر سوال می‌برید. یا تصورات موهوم و غیرواقعی درباره خودتان پیدا می‌کنید که پیش از این در شما وجود نداشته‌اند.
  • احساس گناه و عذاب وجدان، احساس ناکافی بودن و عیب و نقص داشتن در شما فراوان است و فقط در این رابطه چنین احساساتی پیدا کرده‌اید. و یا برعکس، احساس غرور و افتخاری می‌کنید که در روابط و شرایط دیگر وجود ندارد.
  • هر بار که شکایتی منطقی را مطرح می‌کنید، به طرزی عجیب اوضاع برمی‌گردد و در نهایت این خود شما هستید که باید عذرخواهی کنید.
  • احساس می‌کنید در این رابطه به طرزی مبهم و نامعلوم تحت فشار هستید و کنترل می‌شوید. مدام باید برای اثبات خود تلاش کنید.
  • مدام مورد انتقاد و سرزنش یا مورد لطف و تحسین افراطی قرار دارید.
  • تصمیم‌هایی می‌گیرید که در واقع خواسته درونی خود شما نبوده‌اند.
  • گاهی حس می‌کنید نمی‌توانید از فکر کردن به طرف مقابل دست بردارید و مدام درباره او درگیری ذهنی دارید.

 

چه کسانی بیشتر در معرض دستکاری روانشناختی قرار دارند؟

افرادی که ساده‌لوح هستند، زمینه خودشیفتگی دارند، عزت‌نفس پایینی دارند و برای خودشان ارزش زیادی قائل نیستند، شخصیت وابسته به دیگران دارند، محتاج تایید و توجه دیگران هستند، هوش اجتماعی و عاطفی بالایی ندارند، و یا مرزهای شخصی‌شان بسیار کمرنگ است بیشتر در معرض منیپیولیشن یا دستکاری روانشناختی قرار دارند.

 

در مقابل منیپیولیشن یا دستکاری روانشناختی باید چه کار کنیم؟

برای این‌که کمتر طعمه افراد منیپیولتیو باشید لازم است قدرت شخصیتی خود را بالا ببرید. در مقابل کسی که سعی دارد با منیپیولیشن یا دستکاری روانشناختی شما را کنترل کند راه‌های مختلفی دارید. شما می‌توانید با مرزگذاری‌های کاملا قاطع و مشخص و نشان دادن رفتار جرات‌مندانه، در مقابل کنترل رفتارتان از سوی او مقاومت کنید. می‌توانید از تکنیک خلع صلاح و و به اصطلاح با خطاب قرار دادن بالغ طرف مقابل و در تله احساسات و هیجانات نیفتادن، کنترل اوضاع را به دست بگیرید. همچنین می‌توانید از چنین فردی فاصله بگیرید تا دیگر امکان بازی خوردن از جانب او را نداشته باشید.

 

اگر در رابطه منیپیولتیو باشیم اما نخواهیم رابطه را کمرنگ یا تمام کنیم باید چه کار کنیم؟

واقعیت این است که منیپیولیشن، دستکاری روانی یا دستکاری عاطفی در همه رابط کم و بیش وجود دارد و حتا خود ما نیز ممکن است آگاهانه یا ناآگاهانه مکررا از آن استفاده کنیم. نمی‌توان گفت لزوما رابطه‌ای که این مساله در آن وجود دارد رابطه بدی است و باید تمام شود، چون همان‌طور که پیش از این گفته شد، منیپیولیشن همیشه بد نیست و می‌تواند در راستای اهداف مثبت نیز به کار گرفته شود. با این حال باید دانست که منیپیولیشن یا دستکاری روانشناختی نشانه بارز عدم صداقت است و صداقت یکی از پایه‌های مهم روابط اصیل و موفق به‌شمار می‌رود. بنابراین، بهتر است همه روابط تا حد امکان عاری از هرگونه تلاش برای تاثیرگذاری این‌چنینی بر دیگری باشد. در هر صورت، ممکن است رابطه برای ما بسیار ارزشمند باشد و نخواهیم به این سادگی از آن دست برداریم.

اگر در رابطه‌ای هستید که منیپیولیشن در آن به صورت الگو درآمده و تکرار می‌شود (که می‌تواند از جانب خود شما نیز باشد)، بهترین کار این است که تلاش کنید اعتماد، اطمینان و امنیت را در رابطه بالا ببرید تا افراد بتوانند بدون ترس خواسته‌های خود را مطرح کنند. پیش از این اشاره کردم که افراد منیپیولتیو (کسانی که زیاد از منیپیولیشن یا دستکاری روانشناختی استفاده می‌کنند) احتمالا دچار کمبود عزت‌نفس هستند. بنابراین، تقویت عزت‌نفس در این افراد (دست‌کم در رابطه خودتان با آنها) می‌تواند نیاز به منیپیولیشن یا دستکاری روانی را در آنها کمتر کند و به آنها حس قدرت واقعی را در رابطه بدهد. اگر منیپیولیشن در ساختار شخصیت شما یا طرف مقابل‌تان نهادینه شده است، بهتر است با مراجعه به یک مشاور یا روان‌درمانگر برای برطرف کردن ضعف‌های شخصیتی و تغییر الگوهای رفتاری اقدام نمایید.

 

 

شما می‌توانید برای گرفتن وقت مشاوره رابطه و ازدواج و چکاپ رابطه خود با زینب شاهدی، با کلینیک راه سوم تماس بگیرید: